11 داستان از کارآفرینان- افراد الهام بخشی که استارت آپ های موفق را بنیان گذاری کردند

در این بخش از موفقیت از تاپ سایت 98 به 11 داستان از کارآفرینان- افراد الهام بخشی که استارت آپ های موفق را بنیان گذاری کردند می پردازیم.

معمولا بنیان گذاران استارت آپ ها را ابر-انسان می دانند اما واقعیت این است که آنها انسان عادی هستند.

البته شاید دقیقا مثل من و شما نباشند...

با در نظر گرفتن سبک زندگی غیر طبیعیِ یک کارآفرین، و اینکه بسیاری از آنها ثروت زیاد دارند، چیز عجیبی نیست که داستان های الهام بخشی در مورد غلبه بر مشکلات تعریف کنند.

افرادی که در زیر میبینید رهبر های عالی با مشکلات شخصی و سبک زندگی های غیر عادی هستند. بررسی می کنیم تا ببینیم چگونه تجربه ی زندگی خود را در استارت آپ استفاده کرده اند.

جف اسمیت، یکی از بنیان گذاران Smule

جف اسمیت بعد از موفقیت به عنوان کارآفرین متخصص، تصمیم به راه اندازی یک استارت آپ گرفت که به کار تمام وقت نیاز نداشته باشد.

او در سال 2008، پس از اینکه در استنفورد نام نویسی کرد تا پی اچ دی خود را در موسیقی کامپیوتر دنبال کند، Smule که یکی از موفق ترین تلاش های زندگی اوست را به صورت اشتراکی بنیان گذاری کرد.

زمان کاری اضافی او را از نوآوری باز نداشت؛ او در ایجاد برخی از اولین اپلیکیشن های موبایلی تبادلی که از میکروفون های آیفون استفاده می کرد، موثر بود.

تا به امروز بیش از 350 میلیون نفر از افراد جهان از یکی از محصولات این شرکت استفاده کرده اند.

ولادیمیر گندلمن، بنیان گذار Company Folders

او به همراه والدین خود از شوروی با کمتر از 500 دلار به نام خودشان، به آمریکا مهاجرت کردند.

با این حال هنوز میتوانستند مخارج خانه و لوازم ضروری را فراهم کنند.

او قبل از شروع Company Folders در سال 2013، یک مغازه تعمیر کامپیوتر شروع کرد. Company Folders یک شرکت ارائه ی نوآوری است که جوایز متعددی را دریافت کرده است.

او در مورد زندگی در شوروی می گوید " انگیزه من این است که هیچگاه به آن سبک زندگی باز نگردم، گاهی اوقات بهترین انگیزه چیزی نیست که کسی به شما می گوید بلکه چیزی است که خودتان تجربه کرده اید"

نیت مارتین، بنیان گذار Puzzle Break

تولید کننده ی اتاق فرار و بنیان گذار Puzzle Break، نیت مارتین خود را بد ترین دانشجویی که در تجارت موفق شده است، می نامد.

اکر کارآفرینان بزرگ ام بی ای های خود را به رخ می کشند یا حداقل داستان های ترک دانشگاه را به رخ می کشند اما مارتین می گوید:

پیش از بنیان گذاری Puzzle Break، مدرک کارشناسی خود را گرفتم. بعد از نه سال، یک بار ترک دانشگاه و جی پی ای 2.59. علاوه بر این، در تمامی برنامه های ام بی ای جز یکی، رد شدم. خوشبختانه در کسب و کار بهتر از دانشگاه بودم.

شرکت Puzzle Break تحت رهبری او در مترو های سراسر کشور اتاق های فرار باز کرده است.

Puzzle Break درآمد هفت رقمی دارد و سال به سال بدون بدهی یا بنیان گذاری استارت آپ، 100 درصد رشد دارد.

با این حال مشکلی در مورد گرفتن وام برای کمک به استارت آپ وجود ندارد!

مری بث هایلند، بنیان گذار SparkVision

SparkVision  یک استارت آپی است که روی فرهنگ محیط کار تمرکز می کند تا محیطی را برای افراد به وجود آورد که پیشرفت کنند.

مریبث هایلند کسب و کار خود را با استفاده از مهارت های بقا که به سختی به دست آمده اند ساخته است.

مهارت های منحصر به فرد او ناشی از کودکی دشواری است که او را قادر ساخته تا انسان ها را بهتر بشناسد و بداند چطور برای شخصیت های مختلف چیزی را فراهم کند.

هایلند می گوید " پدرم به من تجاوز می کرد و مرا مجبور می کرد به هیچکس در مورد آن چیزی نگویم. مجبور بودم برای گذشتم از آن موقعیت، خودم را هماهنگ با حالت های غیر قابل پیشبینی پدرم کنم. یاد گرفتم چه بگویم، چگونه واکنش نشان دهم و چه کاری انجام دهم تا او را در حالت خوب نگه دارم  و آسیب نبینم. این بخشی از من است که همیشه پنهان می کردم و همیشه بابت آن شرمسار بودم.  اما اکنون که کسب و کاری دارم که بر اساس تقویت و ارتباط انسان است، میدانم که بر اساس مهارت های بقا است که هنگام رشد یاد گرفته ام. اکنون میدانم که آنها هدیه هایی بودند که امروزه به کار می برم تا به دیگران کمک کنم تعامل های روزانه بهتری داشته باشند.

ماریا مرث ماریتن، بنیان گذار Optime Consulting

او تمام عمر خود را صرف دنبال کردن رویای آمریکاییِ تبدیل شدن به صاحب کسب و کار موفق کرد.

زمانی که چاوز به ریاست جمهوری برگزیده شد، او از ونزوئلا به آمریکا مهاجرت کردن که قبل از بنیان گذاری Optime Consulting بود که اکنون سالانه 12 میلیون دلار فروش دارد.

مارتین می گوید" من با یک مدرک مهندسی کامپیوتر و یک هدف شروع کردم، همیشه چیز علیه من بود: در شغلی که مرد سالار بود کار می کردم، یک مادر جوان بودم و یک رویا داشتم". به عنوان یک کارآفرین باید سعی کنید روی کار خود تمرکز کنید و شک ها را بر طرف کنید.

ویشن لاخیانی، بنیان گذار Mind Valley

ویشن لاخیانی وسواس به یاد گیری و تدریس را به یک سرمایه گذاری چند میلیون دلاری تبدیل کرد.

Mind Valley یک پلتفرم برای نویسندگان و رهبران اندیشه در تحصیلات گشتاری فراهم می کند تا دانش آنها را در دوره های آموزشی دیجیتال و سمینار ها پراکنده کند.

لاخیانی همچنین سمینار های خود را ارائه می کند که در آن در مورد رشد روحی، ذهنی و احساسی که تجربه کرده تا شرکت خود را بسازد، منتشر می کند.

احتمالا بزرگترین سهم او انتشار "6 مرحله مراقبه ی راهنمایی شده" است، روندی که هر روز استفاده می کند تا زندگی و شرکت خود را هر روز بهتر کند.

نیلی آکالپ، بنیان گذار CorpNet.com

یکی از قوانین طلایی که همگی در مورد آن شنیده ایم: با شریک زندگی خود وارد کسب و کار نشوید.

نیلی آکالپ این توصیه را دو بار نادیده گرفت.

در سال 1997، او و شوهرش یک شرکت در اتاق پذیرایی خود راه اندازی کردند.

هشت سال بعد آن را 20 میلیون دلار فروختند و به سرعت CorpNet.com را ساختن، یک پلتفرم برای آماده سازی کار های اداری مورد نیاز برای شروع کسب و کار.

او می گوید: ابتدا خیلی مضطرب بودم که با یکدیگر میخواهیم در این سن پایین شرکت راه اندازی کنیم، و در اصل هیچ چیزی به نام ما نبود.

هنگامی که اولین کسب و کار خریداری شد، زندگی ما به طرز شگفت آوری تغییر کرد. چهار فرزند و دو شرکت می تواند زندگی های مشترک بسیاری را نابود کند اما برای ما، باعث شد بیشتر در کنار هم باشیم.

هریت میلز، بنیان گذار Wine & Design

تصور کنید تازه بچه دار شده اید و ناگهان شما را از کار بر کنار می کنند و مقدار بسیار کمی پس انداز دارید.

چگونه واکنش نشان می دادید؟

این دقیقا چیزی است که برای هریت میلز رخ داد اما او وحشت زده نشد.

در عوض در کلاس نقاشی ثبت نام کرد. بعد از نوشیدن چند جرعه شراب، فهمید که باید چه کاری انجام دهد.

او شرکت خود را ساخت و نام آن را Wine & Design گذاشت که از یک مکان به 75 مکان در کشور رشد کرد.

در طی چنین موفقیت خارق العاده، هریت یافت که چه چیزی در کار امن اداری او کم بوده است.

تعادل کار و زندگی در جو خانوادگی و سرگرم کننده.

اسکات لی، بنیان گذار GooRoo

برخی کارآفرین ها جهان کسب و کار را به میدا نبرد تشبیه می کنند. برای بنیان گذار GooRoo، اسکات لی، این تشبیه کاملا حقیقت داشت.

او که اصالتا اهل کره ی جنوبی است، مجبور بود دو سال سربازی برود تا شهروندی در کشور خودش را داشته باشد.

آموزش رزمی ظالمانه بود اما همانطور که لی در مقاله ای می نویسد، این تجربه واقعا برای کارآفرینی عالی بود.

او توضیح می دهد: کار های نظامی مانند استارت آپ هستند- شما بخشی از یک تیم کوچک هستید که وظایف بزرگی دارید و باید با هم کار کنید تا مشکلات روزانه را حل کنید. در هر لحظه ای ممکن است هزاران مشکل بر سر راه وجود داشته باشند. شما یک نقش یا عنوان دارید اما در حقیقت، کلاه های بسیاری می پوشید و باید قدرت خود را شناسایی کنید.

مایک استمپل، بنیان گذار Inspirer & SkinIt

به نظر می رسد نبوغ نوآوری مایک استمچل با یک آسیب مغزی رها شده باشد.

او بیش از 20 شرکت موفق را بنیان گذاری کرد، از جمله Inspirer & SkinIt، که طرح های پوشش برای هر چیزی از گوشی های هوشمند تا کنترل کننده های بازی ایجاد می کند.

او در اوایل بیست سالگی خود یک تصادف تقریبا کشنده داشت که باعث فراموشی و آسیب های مغزی غیر عادی شد که بخش هنر را در مغز او باز کرد.

او به خود یاد داد چگونه کد نویسی کند و در دنیای استارت آپ فناوری موفق شد. Inspirer & SkinIt به تنهایی در کمتر از سه سال 100 میلیون دلار رشد ارزشی داشت.

ماتیاس رکشیا، بنیان گذار IguanaFix

او ام بی ای هاروارد خود را در سن 23 سالگی تکمیل کرد. او خیلی سریع وارد زندگی شد.

او به عنوان یک نوآور واقعی، IguanaFix را به علت نیاز شدیدی که در زندگی به آن داشت، بنیان گذاری کرد.

این پلتفرم مانند TaskRabbit است اما تنها روی خدمات تعمیر شخصی و ارتقای خانه  از لوله کشی تا کار های الکتریکی تمرکز می کند.

رکشیا به طور مداوم کلید های خود را گم می کرد و باید به قفل ساز زنگ می زد و قیمت های مختلفی می گفت.

به همین علت IguanaFix قیمت گذاری را استاندارد می کند تا از مشتریان مراقبت کند و باعث می شود فراهم کنندگان خدمات به مشتریان بیشتری دسترسی داشته باشند.

این کار آفرینان چه چیزی را به ما می آموزند؟

تا زمانی که به دنبال احساسات خود باشید، در کار خود موفق می شوید، از عقل و احساس خود استفاده کنید و استرس خود را به شیوه ی درست مدیریت کنید.

شاید کارآفرینان ابر انسان نباشند.

موفق باشید.